هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات شاعر درباره‌ی ناملایمات و سختی‌های زندگی است. شاعر از ناملایمات و مشکلاتی که بر او وارد شده شکایت می‌کند و از این که با وجود تلاش‌هایش، باز هم به مشکلات جدیدی برخورد کرده است، اظهار ناراحتی می‌کند. او از تغییرات ناگهانی و ناخواسته در زندگی خود سخن می‌گوید و این که چگونه شرایط سخت، آرامش او را برهم زده است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق و احساساتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتوان آن‌ها را به درستی درک کرد.

غزل شمارهٔ ۸۵

باز دستم به زیر سنگ آورد
باز پای دلم به چنگ آورد

برد لنگی به راهواری پیش
پیش از بس که عذر لنگ آورد

پای در صلح نانهاده هنوز
ناز از سر گرفت و جنگ آورد

چون گل از نارکی ز باد هوا
چاک زد جامه باز و رنگ آورد

خواب خرگوش داد یک چندم
عاقبت عادت پلنگ آورد

خوی تنگش به روزگار آخر
بر دلم روزگار تنگ آورد

انوری را چو نام و ننگ ببرد
رفت و دعوی نام و ننگ آورد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.