هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و غم سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که عشق و غم ناشی از آن، جان و دل را تحت تأثیر قرار می‌دهد و حتی ممکن است فرد را از دنیا و مادیات دور کند. شاعر همچنین به تأثیرات اجتماعی و قضاوت‌های دیگران اشاره می‌کند و از ارزش خود و عشقش دفاع می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند غم و قضاوت‌های اجتماعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۷

دل در هوست ز جان برآید
جان در غمت از جهان برآید

گو جان و جهان مباش اندیک
مقصود تو از میان برآید

سودیست تمام اگر دلی را
یک غم ز تو رایگان برآید

همخانهٔ هرکه شد غم تو
زودا که ز خان و مان برآید

وانکس که فرو شود به کویت
دیرا که از او نشان برآید

گویی که اگرچه هست کامم
تا کام دل فلان برآید

لیکن ز زبان این و آنست
هر طعنه که از زبان برآید

نشنیدستی چنان توان مرد
ای جان جهان که جان برآید

دل طعنهٔ تو بدید بخرید
تا دیدهٔ این و آن برآید

ارزان مفروش انوری را
گر باز خری گران برآید
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.