هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و نیاز به معشوق سخن میگوید و از گذر سریع زمان و کوتاهی عمر یاد میکند. او از معشوق میخواهد که ورق عهد قدیم را باز کند و به عشق بازگردد. شاعر همچنین تأکید میکند که نباید به وفای زمانه اعتماد کرد و باید از امیدهای طولانی دست کشید.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی درباره زمان و عمر است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۶۹
تختهٔ عشق برنوشتم باز
برنویس ای نگار تختهٔ ناز
تا بر استاد عاشقی خوانیم
روزکی چند باب ناز و نیاز
ورقی باز کن ز عهد قدیم
باز کن خاک عشوه از سر آز
هین که روز و شب زمانه همی
ورق عمرمان کنند فراز
چند گویی زمانه در پیش است
بر وفای زمانه هیچ مناز
قصه کوتاه کن که کوته کرد
روز امید انتظار دراز
برنویس ای نگار تختهٔ ناز
تا بر استاد عاشقی خوانیم
روزکی چند باب ناز و نیاز
ورقی باز کن ز عهد قدیم
باز کن خاک عشوه از سر آز
هین که روز و شب زمانه همی
ورق عمرمان کنند فراز
چند گویی زمانه در پیش است
بر وفای زمانه هیچ مناز
قصه کوتاه کن که کوته کرد
روز امید انتظار دراز
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.