هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از معشوق خود با واژههایی مانند کافر و بت یاد میکند و زیبایی و جذابیت او را توصیف میکند. شاعر از معشوق میخواهد که به حال او توجه کند و از او دلجویی نماید.
رده سنی:
16+
این متن شامل مفاهیم عاشقانه و استفاده از واژههای نمادین مانند بت و کافر است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۷۰
قیامت میکنی ای کافر امروز
ندانم تا چه داری در سر امروز
به طعنه زهر پاشیدی همی دی
به خنده میفشانی شکر امروز
دو هاروت تو کردی بود جان بر
دو یاقوت تو شد جانپرور امروز
لبت تا دست گیرد عاشقان را
برون آمد به دستی دیگر امروز
تویی سلطان بترویان که در حسن
ندارد چون تو سلطان سنجر امروز
به حق آنکه داد ای بت جمالت
به حال بنده یکدم بنگر امروز
ندانم تا چه داری در سر امروز
به طعنه زهر پاشیدی همی دی
به خنده میفشانی شکر امروز
دو هاروت تو کردی بود جان بر
دو یاقوت تو شد جانپرور امروز
لبت تا دست گیرد عاشقان را
برون آمد به دستی دیگر امروز
تویی سلطان بترویان که در حسن
ندارد چون تو سلطان سنجر امروز
به حق آنکه داد ای بت جمالت
به حال بنده یکدم بنگر امروز
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.