هوش مصنوعی: این متن بیانگر عشق و پرستش عمیق شاعر به معشوق است. شاعر خود را بنده و معشوق را خداوند خود می‌داند و اعلام می‌کند که تنها به خاطر معشوق زنده است. او از عشق خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی خنده‌هایش نیز ریشه در گریه‌های عاشقانه دارد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عشق و پرستش است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های عرفانی مانند 'تو خداوندی و من بنده‌ام' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۸۲

بدو چشم تو که تا زنده‌ام
تو خداوندی و من بنده‌ام

سر زلف تو گواه منست
که من از بهر رخت زنده‌ام

به رخ خویش بنازی چنان
که من از عشق تو تا زنده‌ام

چه زنم خنده که در عشق تو
ز دو صد گریه بود خنده‌ام
وزن: فعلاتن فعلاتن فعل
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.