هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و وسوسه‌های آن سخن می‌گوید. او از پشیمانی و توبه در عشق صحبت می‌کند، اما باز هم به دام عشق می‌افتد. شاعر بیان می‌کند که تحت تأثیر عشق، حتی ممکن است دین و هویت خود را تغییر دهد و هر کاری برای معشوق انجام دهد. او عشق را قدرتمند و غیرقابل کنترل توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند تغییر دین و هویت تحت تأثیر عشق نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۳۱

روز دو از عشق پشیمان شوم
توبه کنم باز و به سامان شوم

باز به یک وسوسهٔ دیو عشق
بار دگر با سر دیوان شوم

بس که ز عشق تو اگر من منم
گبر شوم باز و مسلمان شوم

بلعجبی جان من از سر بنه
کانچه کنی من به سر آن شوم

دوست تویی کاج بدانستمی
کز تو به پیش که به افغان شوم

من تو نگشتم که به هر خرده‌ای
گه به فلان گاه به بهمان شوم

از بن دندان بکشم جور تو
بو که ترا بر سر دندان شوم
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.