هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دل‌بستگی خود به معشوق سخن می‌گوید و از جفا و بی‌توجهی معشوق شکایت می‌کند. او بیان می‌کند که معشوق دل او را برده اما به او توجهی نداشته و حتی از غم او نیز خبر نداشته است. شاعر از معشوق می‌خواهد که اگر از او آزرده است، به او توجه کند و روی خود را از او برنگرداند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عاطفی و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات مربوط به عشق و شکایت از جفا نیاز به بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل می‌گیرد.

غزل شمارهٔ ۲۶۱

تا دل من برده‌ای قصد جفا کرده‌ای
نی بر من بوده‌ای نی غم من خورده‌ای

هست به نزدیک خلق جرم من و تو پدید
من رخ تو دیده‌ام تو دل من برده‌ای

ای ز من دلشده بی‌گنهی سر متاب
با خبری بازده گر ز من آزرده‌ای

دل ببری وانگهی بازکشی دل ز من
من نه درین پرده‌ام گر تو درین پرده‌ای

چون به تو دارم امید روی مگردان ز من
زانکه مرا پیش از این چون نه چنین کرده‌ای
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.