هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دل‌بستگی خود به معشوق سخن می‌گوید و از رنج‌ها و سرگشتگی‌هایی که به خاطر این عشق متحمل شده است، شکایت می‌کند. او از بی‌وفایی و نازهای معشوق و وعده‌های بی‌پایه‌اش گلایه می‌کند، اما همچنان شیفته‌ی اوست و از زیبایی و دلیری‌هایش تعریف می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیده‌ای مانند عشق، سرگشتگی، و رنج‌های عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند شکایت و گلایه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد یا برای آن‌ها جذابیت نداشته باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۲

سهل می‌گیرم چو با ما کرده‌ای
گرچه می‌گیرم که عمدا کرده‌ای

من خود از سودای تو سرگشته‌ام
هر زمان با من چه صفرا کرده‌ای

کشتی صبرم شکسته از غمت
چشمم از خونابه دریا کرده‌ای

جان نخواهم برد امروز از تو من
وصل را چون وعده فردا کرده‌ای

ناز دیگر می‌کنی هر ساعتی
شادباش احسنت زیبا کرده‌ای

روی خوبت را بسی پشتی ز موست
این دلیریها از آنجا کرده‌ای

انوری چون در سر کار تو شد
بر سر خلقش چه رسوا کرده‌ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.