هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و وابستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی اگر این عشق باعث رنج او شود، نمی‌تواند از معشوق جدا شود. او از بی‌وفایی معشوق شکایت دارد و می‌گوید که اگر از خوی و رفتار معشوق آگاه بود، از بی‌وفایی او تعجب نمی‌کرد. شاعر همچنین از تلاش معشوق برای دوری و بی‌اعتنایی شکایت می‌کند و می‌گوید که این رفتارها باعث شده است که او نتواند از معشوق دور شود و حتی به پارسایی و رهایی از این عشق فکر کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند رنج عشق و بی‌وفایی نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی بیشتری دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۴۲

مرادم ار چه نخواهد روا شدن ز شما
به فال نیک ندارم جدا شدن ز شما

مگر اجل برهاند مرا ز عشق، ارنه
به زندگی نتوانم رها شدن ز شما

اگر ز خوی شما داشتی خبر دل من
عجب نداشتمی بی‌وفا شدن ز شما

ازین صفت که بی‌یگانگی همی کوشید
کرا بود طمع آشنا شدن ز شما؟

دلم بدین صفت ار پایمال غصه شود
گریختن زمن و در قفا شدن ز شما

غم شما گر ازین سان کشد گریبانم
چه پیرهن که بخواهد قبا شدن ز شما

به اوحدی طمع پارسا شدن می‌کنید
که بعد ازین نتوان پارسا شدن ز شما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.