هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق و وفاداری بی‌قید و شرط شاعر به معشوق است. شاعر تأکید می‌کند که هرچند بار از حضور معشوق دور شود، هرگز از عشق او دست برنمی‌دارد و همواره به او وفادار خواهد ماند. همچنین، شاعر به قدرت و جذابیت معشوق اشاره می‌کند که حتی زاهد را از درک حقیقت او غافل کرده است. شعر با تصاویر زیبا و احساسات عمیق، عشق و تسلیم کامل شاعر را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده‌ی عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۷۲

گرچه صد بارم برانند از برت
بر نمی‌دارم سر از خاک درت

تا ابد منظور جانی، زانکه دل
در ازل کرد این نظر بر منظرت

زاهد از سر تو ز آن رو غافلست
کو نمی‌بیند به محراب اندرت

هر صباحی تازه گردد جان ما
از نسیم طرهٔ جان پرورت

همچو جان وصل تو ما را در خورست
گر چه جان ما نباشد در خورت

هر چه بود اندر سر کار تو شد
خود به چیزی در نمی‌آید سرت

شیر گیران پلنگ انداز را
کرد عاجز پنجهٔ زور آورت

بر نگیرد سر ز خط امر تو
هر که شد چون اوحدی فرمان برت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.