هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و اندوه خود سخن می‌گوید و از نسیم صبح می‌پرسد که یارش کجاست. او از بی‌خوابی و نگرانی خود می‌گوید و از دوستانش می‌خواهد که به او کمک کنند. شاعر آرزو می‌کند که بتواند حال خود را به یارش برساند و از او کمک بگیرد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری ممکن است برای نوجوانان و بزرگسالان جذاب‌تر و قابل فهم‌تر باشد.

غزل شمارهٔ ۸۶

ای نسیم صبح دم، یارم کجاست؟
غم ز حد بگذشت، غم‌خوارم کجاست؟

وقت کارست، ای نسیم، از کار او
گر خبر داری، بگو دارم، کجاست؟

خواب در چشمم نمی‌آید به شب
آن چراغ چشم بیدارم کجاست؟

بر در او از برای دیدنی
بارها رفتم، ولی بارم کجاست؟

دوست گفت: آشفته گرد و زار باش
دوستان آشفته و زارم، کجاست؟

نیستم آسوده از کارش دمی
یارب، آن، آسوده از کارم کجاست؟

تا به گوش او رسانم حال خویش
نالهای اوحدی‌وارم کجاست؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.