هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلباختگی خود به معشوق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که تمام مشکلات و رنج‌هایش به خاطر معشوق است و حتی دشمنی‌های دیگران را نیز به پای عشق خود می‌گذارد. شاعر از فراق معشوق رنج می‌برد و تمام عمر خود را صرف عشق به او کرده است. او معتقد است که مشکل اصلی نه در طالع او، بلکه در ذات معشوق است. شاعر همچنین از تأثیر عمیق معشوق بر زندگی خود و دیگران سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتوان آن‌ها را به درستی درک کرد.

غزل شمارهٔ ۹۴

عالمی را دشمنی با من ز بهر روی تست
لیکن از دشمن نمی‌ترسم، که میلم سوی تست

چارهٔ دل در فراقت جز جگر خوردن نبود
وین جگر خوردن که می‌بینم هم از پهلوی تست

سال عمرم بر مهی شد صرف و آن مه عارضت
روز عیشم بر شبی شد خرج و آن شب موی تست

بر نمی‌دارم ز زانو سر به حق دوستی
تا نگه کردم سر زلفت که بر زانوی تست

گفته‌ای: مشکل برآید کام ازین طالع ترا
مشکلی در طالع من نیست، مشکل خوی تست

بر دل بیچارگان امروز هر زخمی که هست
زان کمان سخت می‌آید که بر بازوی تست

عالمی در گفت و گوی اوحدی زان رفته‌اند
کو شب و روز اندرین عالم به گفت و گوی تست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.