هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی خود به معشوق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که دلش از هر دو جهان به معشوق تعلق دارد و تنش از ستم‌های معشوق رنجیده است. شاعر از حسرت دهان معشوق سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که کسی باشد که دهانش به لب معشوق رسیده باشد. او خود را غلام طالع معشوق می‌داند و از ستم‌های معشوق شکایت می‌کند. شاعر همچنین از دل مجروح خود که از تیرهای غمزه‌های معشوق زخمی شده است، فغان می‌کند و در پایان اشاره می‌کند که همه را از بند آزاد کرده‌ای، جز اوحدی که غلام درم خریده‌ی توست.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتواند به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۹۵

دلم ز هر دو جهان مهر پروریدهٔ تست
تنم به دست ستم پیرهن دریدهٔ تست

ز حسرت دهنت جان من رسید به لب
خوشا کسی که دهانش به لب رسیدهٔ تست!

گزیدهٔ دو جهانی بسان طالع سعد
غلام طالع آنم که بر گزیدهٔ تست

ز سرکشی غرضت گر همین ستمکاریست
تو سرمکش، که دلم خود ستم کشیدهٔ تست

دلم چو خال تو در خون، چو زلفت اندر تاب
ز بوی آن خط مشکین نودمیدهٔ تست

فغان این دل مجروح تیر خوردهٔ من
ز دست غمزهٔ ترک کمان کشیدهٔ تست

بدیدمت: همه را کرده‌ای ز بند آزاد
جز اوحدی، که غلام درم خریدهٔ تست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.