هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از زیبایی‌های طبیعت و عشق سخن می‌گوید. او از گل، سبزه، باغ و عشق به عنوان نمادهایی از زیبایی و معنویت یاد می‌کند و در نهایت به مقایسه‌ای بین این زیبایی‌ها و رخسار معشوق می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق و استعاری است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادها و مفاهیم عرفانی و عاشقانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۰۲

انجمن شهر ملای گلست
باده بیاور، که صلای گلست

نالهٔ مرغان سحرخوان به صبح
از سر عشقت، نه برای گلست

بر رخ خوبان جهان خط کشید
سبزه، که خاک کف پای گلست

باغ، که او خاک معنبر کند
سنبل او خواجه سرای گلست

پیرهن یوسف مصری، که شهر
پرصفت اوست، قبای گلست

سر به در دوست نهادند خلق
در همه سرها چو هوای گلست

اوحدی، اینها همه گفتی، ولی
با رخ آن ماه چه جای گلست؟
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.