هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، از عشق و وفاداری بی‌حد خود به معشوق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که حاضر است جان خود را فدای معشوق کند و هیچ چیز و هیچ کس دیگری را به جای او نمی‌پذیرد. شاعر حتی اگر همه مردم محبت او را انکار کنند، باز هم از عشق خود دست برنمی‌دارد و به معشوق وفادار می‌ماند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و وفاداری است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده در شعر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل می‌گیرد.

غزل شمارهٔ ۱۹۴

دل ببردی و یکی کار دگر خواهم کرد
چیست آن؟ جان به سر کار تو در خواهم کرد

دگری روی ز تیر تو اگر می‌پیچید
بمن انداز، که من دیده سپر خواهم کرد

خوبرویان همه گر در نظرم جمع شوند
من ندانم که به غیر از تو نظر خواهم کرد

اگر انکار کنندم به محبت همه خلق
تو مپندار کزین کار حذر خواهم کرد

پیش خورشید رخت غایت کوته نظریست
گر به خوبی صفت روی قمر خواهم کرد

من چو از پستهٔ خندان تو کامی یابم
طفل ره باشم، اگر یاد شکر خواهم کرد

اوحدی، عاشق اویی، ز سر جان برخیز
ورنه بنشین، که من این کار به سر خواهم کرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.