هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و رفتارهای متناقض معشوق خود سخن میگوید. او بیان میکند که هرگاه به معشوق نزدیک میشود، معشوق از او دوری میکند و هرگاه از او دور میشود، معشوق به او نزدیک میشود. همچنین، شاعر از رنجهایی که در این رابطه متحمل میشود و از رفتارهای غیرقابل پیشبینی معشوق شکایت میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که این نوع عشق و رابطه برای او مناسب نیست، اما نمیتواند از آن دوری کند.
رده سنی:
16+
این شعر به موضوعات عاطفی و پیچیدهای مانند عشق، رنج و رفتارهای متناقض میپردازد که درک آنها نیاز به بلوغ عاطفی و تجربهی زندگی دارد. بنابراین، مناسبترین ردهی سنی برای درک و لذت بردن از این شعر، نوجوانان و بزرگسالان هستند.
غزل شمارهٔ ۲۱۴
چو میل او کنم، از من به عشوه بگریزد
دگر چو روی به پیچم به من در آویزد
اگر برابرش آیم به خشم برگردد
وگر برش بنشینم به طیره برخیزد
به رغم من برود هر زمان، که در نظرم
کسی بجوید و با مهر او در آمیزد
شبی که بر سر کویش گذر کنم چون باد
رقیب او ز جفا خاک بر سرم بیزد
و گر به چشم نیازش نگه کنم روزی
به خشم درشود و فتنهای برانگیزد
در آتشم من و جز دیده کس نمیبینم
که بیمضایقه آبی بر آتشم ریزد
نه کار ماست چنین دوستی، ولی چه کنم؟
که اوحدی ز چنین کارها نپرهیزد
دگر چو روی به پیچم به من در آویزد
اگر برابرش آیم به خشم برگردد
وگر برش بنشینم به طیره برخیزد
به رغم من برود هر زمان، که در نظرم
کسی بجوید و با مهر او در آمیزد
شبی که بر سر کویش گذر کنم چون باد
رقیب او ز جفا خاک بر سرم بیزد
و گر به چشم نیازش نگه کنم روزی
به خشم درشود و فتنهای برانگیزد
در آتشم من و جز دیده کس نمیبینم
که بیمضایقه آبی بر آتشم ریزد
نه کار ماست چنین دوستی، ولی چه کنم؟
که اوحدی ز چنین کارها نپرهیزد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.