هوش مصنوعی:
این متن به بیان ویژگیهای مرد راهبر و رند میپردازد که از خود و دیگران بیخبر است و با ایمان و عصا به راه وادی ایمن میرود. همچنین، به نقد زهد ریایی و طاعت ظاهری اشاره میکند و تأکید میکند که هر کس در این منزل به خواب و خور قانع باشد، همچون خر باقی میماند. متن با اشاره به حکایات اوحدی و خطرات پنهان در حدیث پوشیده پایان مییابد.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، نقد اجتماعی و اشاره به مفاهیمی مانند زهد ریایی و طاعت ظاهری برای مخاطبان جوانتر ممکن است چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۲۱۵
مرد این ره آن باشد کو به فرق سر خیزد
با غمش چو بنشیند از دو کون برخیزد
من غلام رندی، کو، چون به باده بنشیند
از خود و تو و من او جمله بیخبر خیزد
مرد راهبر باید پیر راهت، ای برنا
ورنه گم شوی با او، گرنه راهبر خیزد
نقش طاعت خود را محو کن، که آن ساعت
خویش بین طاعت بر پرگناه برخیزد
آن چنان که میبینی زاهد ریایی را
گر کسی به دست افتد هم به گوشه درخیزد
با عصای ایمان رو راه وادی ایمن
کندر آن چنان وادی نور ازین شجر خیزد
هر که او درین منزل، شد به خواب و خور قانع
تا که هست و تا باشد خر بمرد و خر خیزد
اوحدی، حکایاتش تازه گوی و پرورده
کز حدیث پوشیده زود دردسر خیزد
با غمش چو بنشیند از دو کون برخیزد
من غلام رندی، کو، چون به باده بنشیند
از خود و تو و من او جمله بیخبر خیزد
مرد راهبر باید پیر راهت، ای برنا
ورنه گم شوی با او، گرنه راهبر خیزد
نقش طاعت خود را محو کن، که آن ساعت
خویش بین طاعت بر پرگناه برخیزد
آن چنان که میبینی زاهد ریایی را
گر کسی به دست افتد هم به گوشه درخیزد
با عصای ایمان رو راه وادی ایمن
کندر آن چنان وادی نور ازین شجر خیزد
هر که او درین منزل، شد به خواب و خور قانع
تا که هست و تا باشد خر بمرد و خر خیزد
اوحدی، حکایاتش تازه گوی و پرورده
کز حدیث پوشیده زود دردسر خیزد
وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.