هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق خود سخن می‌گوید و احساسات عمیق خود را نسبت به او بیان می‌کند. شاعر از شرمساری گل در برابر زیبایی معشوق، بی‌قراری دل، و اشک‌هایی که بر روی صورت نقش بسته‌اند، سخن می‌گوید. همچنین، او از عشق و غم خود و از دست دادن عقل در برابر این احساسات صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۵۳

گل ز روی او شرمسار شد
دل چو موی او بی‌قرار شد

ماه بر زمینش نهاده رخ
چون بر اسب خوبی سوار شد

وانکه دید روی نگار من
ز اشک دیده رویش نگار شد

سر به خاک پایش در افکنم
چون که دست عقلم ز کار شد

می که نوشیدم، آتشی بر زد
غم که پوشیدم، آشکار شد

همرهان من، گو: سفر کنید
کاوحدی به دامی شکار شد
وزن: فاعلات فع فاعلات فع
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.