هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلبستگی به معشوق سخن میگوید. او بیان میکند که هر کس به معشوق دل ببندد، از دیگران دور میشود و هر کبوتری که از دام موهای معشوق بگریزد، باز به سوی خال او بازمیگردد. شاعر همچنین از تأثیر عمیق معشوق بر روح و جان خود سخن میگوید و حتی در لحظهی مرگ نیز به او فکر میکند. در پایان، شاعر از تأثیر خیال معشوق بر روح و روان خود میگوید و اینکه حتی در فقر و غم نیز، خیال معشوق او را شاد میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد تا بتواند به طور کامل درک شود.
غزل شمارهٔ ۳۶۵
هر که مشغول تو گشت از دگران باز آید
وانکه در پای تو افتاد سرافراز آید
هر کبوتر که ز دام سر زلفت بجهد
به سر دانهٔ خال تو سبک باز آید
وقت جان دادن اگر بر رخت افتد نظرم
چشم من تا به لب گور نظر باز آید
ور سگ کوی تو در گور من آواز دهد
استخوانم ز نشاط تو به آواز آید
مفلسی را که خیال تو در افتد به دماغ
گر صدش غم بود اندر طرب و ناز آید
آنکه با واقعهٔ عشق تو پرداخت چو من
چه عجب! اگر به سخن واقعه پرداز آید
خود گرفتم ز غم خویش بسوزی تو مرا
چون من امروز که داری که سخن ساز آید؟
قصهٔ اوحدی از راه سپاهان بشنو
همچو آوازهٔ سعدی که ز شیراز آید
وانکه در پای تو افتاد سرافراز آید
هر کبوتر که ز دام سر زلفت بجهد
به سر دانهٔ خال تو سبک باز آید
وقت جان دادن اگر بر رخت افتد نظرم
چشم من تا به لب گور نظر باز آید
ور سگ کوی تو در گور من آواز دهد
استخوانم ز نشاط تو به آواز آید
مفلسی را که خیال تو در افتد به دماغ
گر صدش غم بود اندر طرب و ناز آید
آنکه با واقعهٔ عشق تو پرداخت چو من
چه عجب! اگر به سخن واقعه پرداز آید
خود گرفتم ز غم خویش بسوزی تو مرا
چون من امروز که داری که سخن ساز آید؟
قصهٔ اوحدی از راه سپاهان بشنو
همچو آوازهٔ سعدی که ز شیراز آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.