هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و وابستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید. او از سرگردانی و حیرانی که در این عشق تجربه کرده است، صحبت می‌کند و بیان می‌کند که چگونه معشوق او را به بازی گرفته و بارها او را به خاک انداخته است. با این حال، شاعر از این عشق دست نمی‌کشد و با وجود رنج‌ها و زخم‌هایی که از معشوق می‌خورد، همچنان به او وفادار است. او از ناتوانی خود در رهایی از این عشق و از دست دادن کنترل بر خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و روان‌شناختی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، توصیف‌های شدید از رنج و درد عشق و وابستگی ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد. مخاطبان بالای 16 سال بهتر می‌توانند با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند و آن‌ها را درک کنند.

غزل شمارهٔ ۵۴۹

نبودم مرد این میدان و آورد او به میدانم
چو گویم کرد سرگردان و می‌بازد به چوگانم

بنازم در بغل گیرد، چو جان خویشتن، لیگن
بیندازد دگر بار و کند در خاک غلتانم

چو مستان بر در و دیوار می‌افتم ز دست او
که خویش کرد سرگردان و رویش کرد حیرانم

ز دستش زان نمینالم که بر میگرید از خاکم
به پایش زان در افتادم که می‌آرد به پایانم

جهانی در تماشای من و او رفته و آن بت
همی تازد بهر سوی و همی بازد بهرسانم

ازو پی گم کنم هر دم، ولی زودم رسد در پی
که رای او طلب‌گارست و روی او نگهبانم

وجودم آن نمی‌ارزد که: آن بت بر سرم لرزد
دلم زان عشق می‌ورزد که: دلدارست جانانم

تند من زو روان گردید و قالب جان و پیکر دل
به یک بازیچه زین بهتر چه خواهم شد؟نمیدانم

درین رفتن به همراهی مرا او دست میگیرد
و گر نه پای ره رفتن ندارم هیچ و نتوانم

بیفتم، لیک دیگر پی برافرازد به افسونم
براند لیک دیگر بار و باز آرد به دستانم

ز هر کس می‌کشم صد طعنه وز عشقش نمی‌گردم
ز دستش میخورم صد زخم و از پایش نمی‌مانم

کشیدم پای در دامن، مگر مجموع دانم شد
کنون خود را همی بینم که: مجموعی پریشانم

شدم با این سبک روحی به غایت سخت جان، ورنه
که دارد طاقت زخمی که من در معرض آنم؟

زمانی نیست بی‌دولت چو کار من به دور او
از آن چون صورت دولت چنین افتان و خیزانم

به جانم گر چه هر ساعت زند چون اوحدی زخمی
هم از من بر منست این زخم، از آن منقاد فرمانم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.