هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر به توصیف معشوق خود میپردازد و از زیباییهای او مانند موهای مشکی و صورت ماهگونهاش سخن میگوید. او از درد دوری و نرسیدن به معشوق شکایت میکند و از او میخواهد که به او توجه کند. شاعر همچنین بیان میکند که در عشق به معشوق، خود را فراموش کرده و تمام وجودش در خدمت اوست.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۵۵۳
زلف مشکینت چو دامست، ای صنم
عارضت ماه تمامست، ای صنم
تا بود بر دیگران وصلت حلال
بر من اسایش حرامست، ای صنم
زان دهان تنگ شیرینم بده
بوسهای، گر خود به وامست، ای صنم
هر زمان گویی که: فردایی دگر
سوختم، فردا کدامست؟ ای صنم
در غمت گر نشکنم خود را، مرنج
آدمی را ننگ و نامست ، ای صنم
عالمی را بندهٔ خود کردهای
اوحدی نیزت غلامست، ای صنم
عارضت ماه تمامست، ای صنم
تا بود بر دیگران وصلت حلال
بر من اسایش حرامست، ای صنم
زان دهان تنگ شیرینم بده
بوسهای، گر خود به وامست، ای صنم
هر زمان گویی که: فردایی دگر
سوختم، فردا کدامست؟ ای صنم
در غمت گر نشکنم خود را، مرنج
آدمی را ننگ و نامست ، ای صنم
عالمی را بندهٔ خود کردهای
اوحدی نیزت غلامست، ای صنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.