هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از یاران و دوستان خود می‌خواهد که در کنار هم جمع شوند و به نوشیدن شراب و شنیدن موسیقی بپردازند. او از ساقی و مطرب می‌خواهد که به کار خود ادامه دهند و لحظات خوشی را برای او و دوستانش فراهم کنند. شاعر همچنین از عشق و محبت سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که شام سیاه او به صبح روشن تبدیل شود و صبح دشمنانش به شام تاریک بدل گردد.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و موسیقی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۹۸

یاران و دوستداران جمعند و جام گردان
مطرب همیشه گویا، ساقی مدام گردان

قومی در انتظاریم، این جا دمی گذر کن
وین قوم را به لطفی از لب غلام گردان

گوینده گشته مطرب وانگه کدام گفتن؟
گردنده گشته ساقی و آن گه کدام گردان؟

ساغر ز سیم ساده با آب لعل دایر
مجمر ز زر پخته با عود خام گردان

غیر از تو هیچ کامی در خورد نیست ما را
بخرام و عیش ما را زان رخ تمام گردان

شام سیاه ما را چون صبح کن ز چهره
صبح سفید دشمن از غصه شام گردان

من باده با تو خوردن کردم حلال بر خود
گو: خویش را همی کش، بر ما حرام گردان

تشریف ده زمانی، ای ماه و اوحدی را
هم سر به چرخ بر کش، هم نیک نام گردان
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.