هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، از عشق و علاقه‌ی عمیق خود به معشوق سخن می‌گوید. او از تاریکی شب و روشنی روز به عنوان نمادهایی از غم و شادی یاد می‌کند و آرزو دارد که حتی خاک شود تا بوی معشوق را حس کند. شاعر وفاداری خود را به معشوق ابراز می‌کند و بیان می‌کند که هیچ چیز در دو جهان به اندازه‌ی یک موی معشوق ارزش ندارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۶۷۷

ای مدد تیره شب از موی تو
روز مرا روشنی از روی تو

بر سر آنم که: شوم یک سحر
خاک نسیمی که دهد بوی تو

خاک شوم، تا مگر آرد مرا
باد محبت به سر کوی تو

باز به گوش تو رساند مگر
قصهٔ ما حاجب ابروی تو

برمکن از من به جفا دل، که من
برنکنم خیمه ز پهلوی تو

قیمت وصل تو که داند که: چیست؟
هر دو جهان می‌نه و یک موی تو

زلف تو در حلق دل اوحدیست
چون نکشد خاطر او سوی تو؟
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.