هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق، مستی، و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. او از معشوق خود درخواست‌های مختلفی مانند بوسه، شراب، و توجه دارد و از بی‌عدالتی و سخت‌گیری معشوق شکایت می‌کند. همچنین، شاعر از وضعیت خود به عنوان عاشقی زار و نیازمند یاد می‌کند و از معشوق می‌خواهد که یا به او توجه کند یا کاملاً او را رها سازد.
رده سنی: 18+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه، استفاده از استعاره‌های مرتبط با شراب و مستی، و بیان احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عاشقانه و درخواست‌های عاطفی نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۷۰۶

شب شد، به مستان اندکی تریاک بیداری بده
رندان سیکی خواره را گر ساغری داری، بده

زین حرفهای لاله گون چون لاله میسوزد دلم
روی تو ما را لاله بس، ممزوج گلناری بده

اکنون که آب از کار شد، بر خیز و آب کار کن
بی‌کار منشین، ای پسر، آن بادهٔ کاری بده

امشب که در دیر آمدم، زنار باید بر میان
ای یار ترسا، حلقه‌ای زان یار زناری بده

مستی و مستوری بهم نیکو نباشد، دلبرا
یا پیش مستان کم نشین، یا ترک هشیاری بده

سالیست تا من بوسه‌ای زان لب تمنی میکنم
اکنون چو فرصت یافتم، عذرش چه می‌آری؟ بده

دانم نیاری کام دل پیش رقیبان دادنم
دشنام، باری، پیش تو سهلست، می‌یاری، بده

جانا، ز خوی تند خود، چون بی‌گناهم، هر نفس
صد بار بر دل می‌نهی، یک بوسه سر باری بده

از هر دو گیتی اوحدی چون عاشق‌زار تو شد
یا قصد آزارش مکن، یا ترک بیزاری بده
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.