هوش مصنوعی: این متن شعری است که بیانگر درد و رنج ناشی از فراق و جدایی است. شاعر از عشق و هجران سخن می‌گوید و تأثیرات عمیق این احساسات بر قلب و روح خود را توصیف می‌کند. او از جفاهای هجران، اشک‌های خونین و تأثیرات مخرب عشق بر زندگی خود می‌گوید. همچنین، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند که حتی دوستان و دشمنان را تحت تأثیر قرار داده است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد. بنابراین، این متن برای نوجوانان و بزرگسالانی که توانایی درک و تحلیل مفاهیم عاطفی و ادبی را دارند، مناسب است.

غزل شمارهٔ ۷۰۷

ای فراق تو مرا عقل و بصارت برده
دل من کافر چشم تو به غارت برده

بر دل شیفته هجر تو جفاها کرده
از تن سوخته مهر تو مهارت برده

دل ما را، که سپاهی نتوانستی برد
غمزهٔ شوخ تو در نیم اشارت برده

دوستان را همه خون ریخته چشم تو وز آن
دشمنان در همه آفاق بشارت برده

شوق روی تو به زنجیر کشش هر سحری
بر سر کوی تو ما را به زیارت برده

من ازین دیدهٔ خونبار شبی می‌بینم
سیل برخاسته و شهر و عمارت برده

بی‌تو هر وقت که آهنگ نمازی بکنم
اشک خون چهرهٔ ما را ز طهارت برده

اوحدی پیش دهان تو زبان بسته بماند
گر چه بود از دگران گوی عبارت برده
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.