هوش مصنوعی: این متن به بیان درد و رنج عاشقی می‌پردازد که در راه عشق، جان خود را وقف غم کرده و با مشکلات و ناملایمات بسیاری روبرو شده است. او از جفای معشوق، حسادت رقیبان و دردهای عشق شکایت می‌کند، اما در عین حال، وفاداری و عشق خود را حفظ کرده و با وجود همه سختی‌ها، به عشقش پایبند مانده است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۰۹

دلی می‌باید اندر عشق جان را وقف غم کرده
میان عالمی خود را به رسوایی علم کرده

جفای دلبری هر روز کارش بر هم آشفته
بلای گلرخی هر لحظه خارش در قدم کرده

گرفته شادیی در جان ز معشوق غم آورده
نهاده مستیی در دل ز دلدار ستم کرده

وفای دوستان بر دل چو مهری بر نگین دیده
خیال همدمان در جان چو نقشی در درم کرده

رقیبش داده صد دشنام او بر وی دعا کرده
حسودش گفته صد بیداد و او با او کرم کرده

نهاد رخت سوز او علفها بر تلف بسته
وجود نقد باز او گذرها بر عدم کرده

طلاق نیک و بد داده، دعای مرد و زن گفته
قفای سیم و زر دیده، به ترک خال و عم کرده

میان بیشهٔ هستی به تیغ نامرادیها
درخت هر مرادی را، که می‌دانی، قلم کرده

بسان اوحدی هر دم میان خاک و خون غم
فغان و نالهٔ خود را عدیل زیر و بم کرده
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.