هوش مصنوعی: این متن به بیان تجربیات عاشقانه‌ای می‌پردازد که شامل رنج‌ها، فداکاری‌ها و عشق‌های نافرجام است. شاعر از عشق به خوبان و ترکان سخن می‌گوید و از دردها و رنج‌هایی که در این راه متحمل شده است. او از فداکاری‌های خود در راه عشق و از دست دادن جان و نفس خود می‌گوید و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که عشق راهی پر از رنج و سختی است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۷۱۹

نوای عشق بلبل را دلی باید بلا دیده
ز سوز و آه خود بسیار سرد و گرمها دیده

طریق جان‌گذاری را ز راه شوق واجسته
رموز عشق بازی را ز روی مهر وادیده

دل خود را بچین زلف خوبان چگل بسته
سر خود را بزیر پای ترکان سرا دیده

ز خوبان دیده داغ هجر و دیگرشان دعا گفته
ز ترکان خورده تیغ جور و باز از خود جفا دیده

بخورده چشم خود را خون و جان را تازگی داده
بکشته نفس خود را زار و تن را در عزا دیده

چو خوبان پرده برگیرند، جان خود فداکرده
دگر چون رخ بپوشانند ترک خود روا دیده

چو عیاران و سربازان میان خاک و خون صدپی
سعادت را دعا گفته، سلامت را قفا دیده

ز پیش سیر چشمان پرس سر این حکایت را
که مشکل داند این معنی فقیه هیچ نادیده

بسان اوحدی خواری به راه عشق این خوبان
زبونی جورکش خواهند و مسکینی بلا دیده
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.