هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و توصیفی، زیبایی معشوق را با عناصر طبیعی مانند سمن، مشک، نبات و انگبین مقایسه می‌کند. شاعر از عشق و دلبستگی خود به معشوق سخن می‌گوید و از رقیبان و جدایی از او ابراز نگرانی می‌کند. همچنین، شاعر از زیبایی چهره و چشم‌های معشوق تعریف کرده و از تأثیر عمیق او بر قلب خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک کامل داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۸۵۵

رخ و زلفت، ای پریرخ، سمنست و مشک چینی
به دهان و لب بگویم که : نبات و انگبینی

تو اگر در آب روزی نظری کنی بر آن رخ
هوست کجا گذارد که : کسی دگر ببینی؟

به زبان خود نگارا، خبرم بپرس روزی
که دلت زبون مبادا! ز رقیب چون ز بینی

چو ز چهره بر گشایی تو نقاب، عقل گوید:
قلمست و نرگس و گل نه دهان و چشم و بینی

ز دلم خیال رویت نرود به هیچ وجهی
که دلم نگین مهرست و تو مهر آن نگینی

چو شد، اوحدی، دل تو به خیال او پریشان
متحیرم که بی او بچه عذر می‌نشینی؟

برو و ز باغ رویش دو سه گل به چین نهفته
که چو باغبان ببیند نهلد که گل بچینی
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.