هوش مصنوعی: این متن یک شعر فلسفی و اخلاقی است که به موضوعاتی مانند مسئولیت‌پذیری، عدالت، عواقب اعمال، و اهمیت نام نیک می‌پردازد. شاعر از خواننده می‌خواهد که در برابر مشکلات و فتنه‌ها مسئولانه عمل کند، از ظلم و ستم دوری کند، و به جای تخریب جهان، به فکر ساختن نام نیک باشد. همچنین، متن به عواقب منفی رفتارهای ناعادلانه و خودخواهانه اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که هر عملی عکس‌العملی دارد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. مفاهیمی مانند مسئولیت‌پذیری، عدالت، و عواقب اعمال ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

قصیدهٔ شمارهٔ ۴۰ - وله علیه الرحمه

جهان به دست تو دادند، تا ثواب کنی
خطا ز سر بنهی، روی در صواب کنی

فلک چو نامه فرستد ز مشکلی به جهان
به فکر خویشتن آن نامه را جواب کنی

شود به عهد تو بسیار فتنه‌ها بیدار
چو عشق بازی و سیکی خوری و خواب کنی

مهل خراب جهان را به دست ظلم، که زود
تو هم خراب شوی، گر جهان خراب کنی

چو دور دولت تست، ای امیر ملک، بکوش
که نام نیک درین دولت اکتساب کنی

بدانکه: نام شبانی نیاید از تو درست
که گله را همه در عهدهٔ ذئاب کنی

شود چو قصهٔ عود و رباب قصهٔ تو
چو دل بدعد دهی، گوش بر رباب کنی

به قتل دشمن خود گر شتاب نیست ترا
یقین شناس که: بر قتل خود شتاب کنی

روا مدار که: از بهر پهلوی بریان
هزار سینه به سیخ جفا کباب کنی

قراضهای زر بیوگان مسکینست
قلادها که تو در گردن کلاب کنی

میان دوزخ و خلق تو بس تفاوت چیست؟
چو خلق را همه از خلق خود عذاب کنی

ترا از آنچه که چون گل در آتشست کسی؟
که جای خویشتن اندر گل و گلاب کنی

نگاه کن: که گر اینها که میکنی با خلق
کنند با تو زمانی، چه اضطراب کنی؟

به جانب تو نهان بس خطابهاست ز غیب
ولی تو گوش نداری، که بر خطاب کنی

چو پیر گشتی و پیری رسول رفتن تست
چه اعتماد بر این خیمه و طناب کنی؟

به پیش آب جهان خانه‌ایست بی‌بنیاد
نه محکمست عمارت، که پیش آب کنی

ز سر جوان نتوانی شد، ار چه در پیری
ز مشک سوده سر خویش را خضاب کنی

به قول اوحدی ار ذره‌ای برآری سر
ز روشنی رخ خود را چو آفتاب کنی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۳۹ - وله نورالله قبره
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۴۱ - وله غفرالله ذنوبه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.