هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از درد عشق و هجران سخن می‌گوید. او از نسیم بهاری می‌خواهد که سلام او را به معشوق برساند و از رنج‌ها و دردهایی که در دوری از معشوق کشیده است، شکایت می‌کند. شاعر از بی‌توجهی معشوق و سنگدلی او گلایه می‌کند و در نهایت تصمیم می‌گیرد که از این عشق رها شود و بار رنج را از دوش خود بردارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد. بنابراین، این متن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است که توانایی درک مفاهیم پیچیده‌تر عاطفی و ادبی را دارند.

نامهٔ هفتم از زبان عاشق به معشوق

سبک خیز، ای نسیم نوبهاری
چو دیدی حال من، پنهان چه داری؟

بدان سر خیل خوبان بر سلامی
بگو: کز خیل مشتاقان غلامی

به صد زاری سلامت می‌رساند
نه یکدم، صبح و شامت می‌رساند

زمین بوسیده، می‌گوید به زاری
که: چون خاک زمین گشتم به خواری

بیندیش از فغان سوکواران
بترس از نالهٔ شب زنده‌داران

نمی‌بردم گمان از رویت اینها
غریبست از چنان رویی چنینها

ز روی خوب، بد نیکو نیاید
ز روی زشت خود نیکو نیاید

مکن در پای هجران پایمالم
ازین بهتر نظر می‌کن به حالم

تو خوبی، ترک باید کرد زشتی
در دوزخ فرو بند، ای بهشتی

گرفتار توام، غافل چرایی؟
چنین بد مهر و سنگین‌دل چرایی؟

بپالود از غمت خون دل من
دریغ! آن محنت بی‌حاصل من

به دست خود دل خود کرده‌ام ریش
پشیمانی چه سود از کردهٔ خویش؟

نه کس در عاشقی حیران‌تر از من
نه کس در عشق سرگردان‌تر از من

ز سودای تو گشت آواره این دل
نکردی چارهٔ بیچاره این دل

تو رخ پوشیده‌ای، مهجور از آنم
ز من فارغ شدی، رنجور از آنم

دریغ! آن هر شبی بیداری من
به بوی پرسشت بیماری من

چه باشد گر دهان دردمندی
شود شیرین از آن لبها به قندی؟

من از پیوند این صورت بریدم
چو مقصودی که می‌جستم ندیدم

چو نزدیک خودم روزی نخوانی
شب خوش باد! من رفتم، تو دانی

برآوردم ز پای این خار و رستم
بیفگندم ز دوش این بار و رستم

بسا دردی که از دوری کشیدم!
بسا رنجی که از هجر تو دیدم!
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:تمامی سخن
گوهر بعدی:غزل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.