هوش مصنوعی: پس از مرگ پدر، هرمز به تخت پادشاهی نشست. فغانیش، پادشاه چغانیان، به دلیل نارضایتی از تقسیم ارث و تاج پادشاهی، به هرمز حمله کرد. او از پیروز، برادر هرمز، درخواست کمک کرد و پیروز با لشکری بزرگ به او پیوست. پس از نبردهای فراوان، هرمز شکست خورد و پیروز به تخت پادشاهی نشست. در نهایت، پیروز با دیدن برادرش هرمز، دلش به مهر او گرایید و او را به دربار خود بازگرداند.
رده سنی: 12+ این متن شامل موضوعات پیچیده‌ای مانند جنگ، قدرت‌طلبی و روابط خانوادگی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد. همچنین، مفاهیم تاریخی و ادبی آن ممکن است برای کودکان زیر 12 سال دشوار باشد.

بخش ۲ - پادشاهی هرمز یک سال بود

چو هرمز برآمد به تخت پدر
به سر برنهاد آن کیی تاج زر

چو پیروز را ویژه گفتی ز خشم
همی آب رشک اندر آمد به چشم

سوی شاه هیتال شد ناگهان
ابا لشکر و گنج و چندی مهان

چغانی شهی بد فغانیش نام
جهانجوی با لشکر و گنج و کام

فغانیش را گفت کای نیک‌خواه
دو فرزند بودیم زیبای گاه

پدر تاج شاهی به کهتر سپرد
چو بیدادگر بد سپرد و بمرد

چو لشکر دهی مر مرا گنج هست
سلیح و بزرگی و نیروی دست

فغانی بدو گفت که آری رواست
جهاندار هم بر پدر پادشاست

به پیمان سپارم سپاهی تو را
نمایم سوی داد راهی تو را

که باشد مرا ترمذ و ویسه گرد
که خون عهد این دارم از یزدگرد

بدو گفت پیروز کری رواست
فزون زان بتو پادشاهی سزاست

بدو داد شمشیرزن سی‌هزار
ز هیتالیان لشکری نامدار

سپاهی بیاورد پیروزشاه
که از گرد تاریک شد چرخ ماه

برآویخت با هرمز شهریار
فراوان ببودستشان کارزار

سرانجام هرمز گرفتار شد
همه تاجها پیش او خوار شد

چو پیروز روی برادر بدید
دلش مهر پیوند او برگزید

بفرمود تا بارگی برنشست
بشد تیز و ببسود رویش بدست

فرستاد بازش بایوان خویش
بدو خوانده بد عهد و پیمان خویش
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱ - پادشاهی یزدگرد هجده سال بود
گوهر بعدی:بخش ۳ - پادشاهی پیروز بیست و هفت سال بود
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.