۳۱۰ بار خوانده شده

در تربیت اولاد

شرم دار، ای پدر، ز فرزندان
ناپسندیده هیچ مپسند آن

با پسر قول زشت و فحش مگوی
تا نگردد لئیم و فاحشه گوی

تو بدارش به گفتها آزرم
تا بدارد ز کرده‌های تو شرم

بچهٔ خویش را به ناز مدار
نظرش هم ز کار باز مدار

چون به خواری برآید و سختی
نکشد محنت و زبون بختی

کارش آموز، تا شود بنده
جور کن، تا شود سر افگنده

مدهش دل، که پهلوان گردد
تو شوی پیر و او جوان گردد

گر کمانش خری، چو تیر شود
ور کمر یافت، خود اسیر شود

ننشیند، سفر کند ز برت
بگدازد ز هجر خود جگرت

هر دم آید به روی او خطری
هر زمان آورند ازو خبری

مادر از اشتیاق او میرد
پدر اندر فراق او میرد

چون هوس کرد پنجه و کشتیش
گر اجازت دهی همی کشتیش

یا به جنگیش برند و سر بدهد
یا شود دزد مال و زر بنهد

گر چه فرزند کشتهٔ تو بود
این بلا دست‌رشتهٔ تو بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در تحریص بر کم راندن شهوت و احتیاط در توالد و تناسل
گوهر بعدی:حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.