هوش مصنوعی: این متن به توصیف ویژگی‌های یک شیخ کامل و مرشد معنوی می‌پردازد. شیخ مورد نظر دارای علم شرع، حکمت، نفس پاک، خاطر مطمئن، و توانایی در مواجهه با سختی‌هاست. او از ریا دوری می‌کند، به ارشاد دیگران می‌پردازد، و در عین حال از دنیا و مال دنیوی بی‌نیاز است. شیخ به عنوان مظهر حق و تحقیق شناخته می‌شود و تأثیر مثبتی بر اطرافیان خود دارد. متن همچنین بر اهمیت پیروی از چنین مرشدی تأکید می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مرشد و مرید ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

در صفت شیخ مرشد

شیخ را علم شرع باید و دین
حکمتی کان بود درست و متین

نفسی طیب و دمی مشکی
سرو مغزی منزه از خشکی

خاطری مطمئن و چشمی سیر
در مضای سخن جسور و دلیر

کارها کرده در خلا و ملا
رخ نپیچیده از عذاب و بلا

بوده در حکم مرشدی ز نخست
برده فرمان اوستادی چست

دل خود را به خون بپرورده
نفس خود کشته خون خود خورده

چارهٔ نفس خود توانسته
سر نص و دلیل دانسته

فارغ از حجت و قیاس شده
در نهان آدمی شناس شده

کرده دوری ز راه معنی، دور
گشته نزدیک با معالم نور

در ولایت به مسند شاهی
بر نشسته ز روی آگاهی

نه ز رد خسی دلش رنجه
نز قبول کسی قوی پنجه

گفته جانش به صبر ایوبی
سخت راسست و زشت را خوبی

نه کسی را گرفت بر کارش
نه شکن در فنون گفتارش

گشته یار از کتاب و از سنت
طالبان را به سعی بی‌منت

وقتشان بر سر زبان راند
که: خدا خواهد و خدا داند

بر تو هر مشکلی که گیرد عقد
کندش کشف بر تو دردم نقد

روح در عرش و جسم در زندان
چهرهٔ او گشاده، لب خندان

اگرش مال کم شود شادست
و گر افزون شودبرش بادست

دنیی او ز بهر دین باشد
خرمنش بهر خوشه‌چین باشد

شهرهٔ شهرها به پاک روی
بازوی او به عقل و شرع قوی

دل او از ریا بپرهیزد
نورش از نور کبریا خیزد

هر چه خواهد فلک فراخور او
دمبدم حاضر آورد بر او

شغل او بهجت و سرور بود
کارش ارشاد یا حضور بود

از پی جمع ساز و آلت او
کرده ایزد به خود کفالت او

مظهر حق و مظهر تحقیق
بر خلایق دلش رحیم و شفیق

دیدن و داد او مبارک فال
خبر و یاد او همایون حال

روی او هیبت و وقار دهد
خوی او لطف خلق بار دهد

مس به بویش ز دور زر گردد
خس به یادش به از گهر گردد

هر که با او نشست شاهی شد
وانکش آمد به دست ماهی شد

گر مرید کسی شوی این کس
این طلب کن، که در جهان این بس

این کسان باز دست سلطانند
وآن دگرها مگس همی رانند

به چنین پیر دست شاید داد
که جوان را کند ز بند آزاد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۳۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در طلب مرشد
گوهر بعدی:در باب توبه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.