هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، احساسات عمیق شاعر را نسبت به معشوق و دردهای عشق بیان می‌کند. در آن از تشبیهات و استعاره‌های زیبایی مانند نقاب عنبری شب، دل شکسته، اشک خونین و عشق سوزان استفاده شده است. شاعر از رنج‌های عشق و جدایی می‌نالد و معشوق را به تصویر می‌کشد که گویی باعث آتش درون او شده است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها مانند «خون دیده»، «کباب شدن دل» و «طناب زلف» ممکن است برای کودکان نامناسب یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۶۲

چو بر قمر ز شب عنبری نقاب انداخت
دل شکسته ما را در اضطراب انداخت

بخون دیدهٔ ما تشنه شد جهان و رواست
که دیده بود که ما را درین عذاب انداخت

کباب شد دلم از سوز سینه و آتش عشق
ببرد آبم و خون در دل کباب انداخت

چه دیده دیدهٔ خونبار من که یکباره
بقصد خونم ازینسان سپر بر آب انداخت

دل ار بلحقهٔ شوریدگان کشد چه عجب
مرا که زلف تو در حلق جان طناب انداخت

بیا که ساقی چشمم بیاد لعل لبت
ز اشک در قدح آبگون شراب انداخت

عروس مهوش ساغر نگر که وقت صبوح
نمود طلعت و آتش در آفتاب انداخت

گذشت نغمهٔ مطرب ز ابر و غلغل ما
خروش دردل نالندهٔ رباب انداخت

چو زهره دید رخ زرد و اشک خواجو گفت
که مهر در قدح زر شراب ناب انداخت
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.