هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی معشوق و تأثیر نفس‌های او را توصیف می‌کند. شاعر از مقایسه‌های طبیعت مانند شاخ شمشاد و سرو برای توصیف معشوق استفاده می‌کند و بیان می‌کند که هیچ چیزی در جهان به زیبایی معشوق نیست. همچنین، شاعر از بی‌قراری عشق و دوری از معشوق سخن می‌گوید و بر اهمیت استفاده از زمان حال تأکید دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بی‌قراری عشق و تأملات فلسفی درباره زمان، نیاز به درک بالاتری از عواطف و تجربیات زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۸۸

غرهٔ ما جز آن عارض شهرآرا نیست
شاخ شمشاد چو آن قامت سروآسا نیست

روج بخشست نسیم نفس باد بهار
لیک چون نکهت انفاس تو روح‌افزا نیست

باغ و صحرا اگر از روضهٔ رضوان بابیست
بی تو ما ار هوس باغ و سر صحرا نیست

در چمن سرو سرافراز که کارش بالاست
سرفرازست ولی چون تو سهی بالا نیست

گرچه دانم که تو داری دل ریشم یارا
با تو چون فاش بگویم که مرا یارانیست

بر وچودم به خیال سرزلف سیهت
نیست موئی که درو حلقه‌ئی از سودانیست

امشب از دست مده وقت و ز فردا بگذر
که شب تیرهٔ سودازده را فردا نیست

چند گوئی که ز گیسوی بتان دست بدار
که ترا قصهٔ درازست و مرا پروا نیست

مدتی شد که ز دل نام و نشان نشنیدم
زانکه عمریست کزو نام و نشان پیدا نیست

زشت خوئی نپسندند ز ارباب جمال
کانکه زیباست ازو عادت بد زیبا نیست

تا شدی حلقه بگوش لب لعلش خواجو
کیست کو لؤلؤی الفاظ ترا لالا نیست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.