هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزلی است که در آن شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، زیبایی معشوق و احساسات خود را توصیف می‌کند. او از عناصری مانند ماه، شکر، چشمه، خرگوش، زمرد و لعل برای توصیف معشوق استفاده می‌کند و به مستی و مدهوشی ناشی از عشق اشاره دارد. شاعر همچنین ابراز می‌کند که هرگز معشوق را فراموش نخواهد کرد و آرزوی دیدار او را در خواب دارد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۱۵

ای قمر تابی از بناگوشت
شکر آبی ز چشمهٔ نوشت

جاودان مست چشم می گونت
واهوان صید خواب خرگوشت

خسرو آسمان حلقه نمای
حلقه در گوش حلقه در گوشت

آن خط سبز هیچ دانی چیست
که دمید از عقیق در پوشت

از زمرد ز دست خازن حسن
قفل بر درج لعل خاموشت

ایکه هرگز نمی‌کنی یادم
نکنم یک نفس فراموشت

کاش کامشب بدیدمی در خواب
مست از آنسان که دیده‌ام دوشت

گر چه ما بیتو زهر می‌نوشیم
باد هرمی که می‌خوری نوشت

تو از آن برتری بزیبائی
که رسد دست ما در آغوشت

چهرهٔ خویش را در آینه بین
تا ببینیم مست و مدهوشت

باده امشب چنان مخور خواجو
که چو دیشب برند بر دوشت
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.