هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه از خواجوی کرمانی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به توصیف عشق و فداکاری در برابر معشوق میپردازد. شاعر با بیان اینکه هر موجودی در برابر معشوق تسلیم میشود و حتی جان خود را فدا میکند، عمق عشق و ایثار را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی پیچیده، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۹۷
طوطی چو سخن گوئی پیش شکرت میرد
طوبی چو روان گردی بر رهگذرت میرد
جوزا چو قدح نوشی پیش تو کمر بندد
و آندم که قبا پوشی پیش کمرت میرد
مشک ختنی هر دم در زلف تو آویزد
شمع فلکی هر شب پیش قمرت میرد
کو زنده دلی تا جان در پای تو افشاند
کانرا که بود جانی برخاک درت میرد
ثابت قدم آن باشد کاندر قدمت افتد
صاحب نظر آن باشد کاندر نظرت میرد
هر زندهٔ صاحب دل کز جان خبری دارد
چون از تو خبر یابد پیش خبرت میرد
ای خسرو بت رویان بگشا لب شیرین تا
فرهاد صفت خواجو پیش شکرت میرد
طوبی چو روان گردی بر رهگذرت میرد
جوزا چو قدح نوشی پیش تو کمر بندد
و آندم که قبا پوشی پیش کمرت میرد
مشک ختنی هر دم در زلف تو آویزد
شمع فلکی هر شب پیش قمرت میرد
کو زنده دلی تا جان در پای تو افشاند
کانرا که بود جانی برخاک درت میرد
ثابت قدم آن باشد کاندر قدمت افتد
صاحب نظر آن باشد کاندر نظرت میرد
هر زندهٔ صاحب دل کز جان خبری دارد
چون از تو خبر یابد پیش خبرت میرد
ای خسرو بت رویان بگشا لب شیرین تا
فرهاد صفت خواجو پیش شکرت میرد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.