هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از خواجوی کرمانی، با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، توصیفی از معشوق، طبیعت و احساسات شاعرانه را ارائه می‌دهد. شاعر از عناصری مانند ماه، خورشید، سرو، گل و بام برای بیان عشق و اشتیاق خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.

غزل شمارهٔ ۳۳۲

خسرو انجم بگه بام برآمد
یا مه خلخ بلب بام برآمد

صبح جمالش بدمید از شب گیسو
یا شه روم از طرف شام برآمد

سرو گل اندام سمن عارض ما را
سبزه بگرد رخ گلفام برآمد

مجلسیان سحری را شب دوشین
کام دل از جام غم انجام برآمد

چشمهٔ خورشید درخشان مروق
وقت صبوح از افق جام برآمد

کام من این بود که جان بر تو فشانم
عاقبت از لعل توام کام برآمد

زلف تو چون سلسله جنبان دلم شد
بس که بدیوانگیم نام برآمد

خال تو تا دانه و زلفین تو شد دام
کیست که مرغ دلش از دام برآمد

گو برو آرام چو کام دل خواجو
از لب جانبخش دلارام برآمد
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.