هوش مصنوعی: این شعر از بازگشت یار ثابت‌قدم و وفادار سخن می‌گوید که پس از سفر یا دوری، با تغییرات درونی و بیرونی بازگشته است. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند دریا، کان گوهر، طوطی، بلبل و شمع، به توصیف این بازگشت و تحول می‌پردازد. در پایان، شاعر از خواننده می‌خواهد که این فرد را پس از بازگشت فراموش نکنند و به او احترام بگذارند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۳۷

یار ثابت قدم اینک ز سفر باز آمد
وگر از پای درافتاد بسر باز آمد

ظاهر آنست کزین پس گهر ارزان گردد
که چو دریا شد و چون کان گهر باز آمد

آنکه در رستهٔ بازار وفا زر می‌زد
در رخ خویش نظر کرد و ز زر باز آمد

گر چه طوطی ز شکر نیک بتنگ آمده بود
دگر از آرزوی تنگ شکر باز آمد

بلبل مست نگر باز که چون باد بهار
بهوای سمن و سنبل تر باز آمد

شمع کومجلس اصحاب منور می‌داشت
با دلی تافته و سوز جگر باز آمد

خاکساری که شدآب رخش از گریه برود
همچو آتش شد و چون باد سحر باز آمد

مدتی گر بضرورت ز نظر غایب گشت
مفکنیدش ز نظر چون به نظر باز آمد

هر که او را قدمی بود چو خواجو را دید
گفت کان یار قدم‌دار دگر باز آمد
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.