هوش مصنوعی: این شعر از خواجوی کرمانی بیانگر درد و رنج شاعر و دیگران است که در حالی که اربابان و صاحبان قدرت از ثمرات زحمات آنها بهره‌مند شده‌اند، خودشان در محرومیت و رنج به سر می‌برند. شاعر به عشق و محبت اشاره می‌کند و بیان می‌کند که عاشقان واقعی از غم و اندیشه‌های دنیوی آزاد هستند. همچنین، او از بدگویی‌های دیگران می‌گوید که با وجود خوبی‌هایش، مورد آزار قرار گرفته است. در نهایت، شاعر به فداکاری عاشقان در راه عشق اشاره می‌کند و از بدنامی خود در مقابل نیکنامی دیگران سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند انتقاد از نظام اجتماعی و مسائل عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۵۵

رنج ما بردیم و گنج ارباب دولت برده‌اند
خار ما خوردیم و ایشان گل بدست آورده‌اند

گر حرامی در رسد با ما چه خواهد کرد زانک
رخت ما پیش از نزول ما بمنزل برده‌اند

می پرستان محبت را ز غم اندیشه نیست
از برای آنکه آب زندگانی خورده‌اند

هر که در عشق پریرویان نیامد در شمار
عارفانش از حساب عاقلان نشمرده‌اند

با وجود آنکه بد گفتند و نیک انگاشتیم
ما نیازردیم و بدگویان ز ما آزرده‌اند

گلعذاران بین که کل پرده بر ما می‌درند
ما برون افتاده ویشان همچنان در پرده‌اند

باد پیمایان که آگه نیستند از سوز عشق
زان نمی‌سوزند از آه گرم ما کافسرده‌اند

زنده دل قومی که پیش تیغ عشقت شمع‌وار
ز آتش دل سر فدا کردند و پای افشرده‌اند

چون ببدنامی برآمد نام خواجو در جهان
نیک نام آنها که ترک نیک نامی‌کرده‌اند
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.