هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که از زبان نی (به عنوان نماد عارف و سالک) سخن میگوید. نی به عنوان واسطهای بین عالم معنا و ماده عمل میکند، پیامهای عرفانی را به اهل معنا و بینوایان میرساند و از جدایی از اصل خود و اشتیاق بازگشت به آن مینالد. شعر بر اهمیت همنشینی با عارفان و گوش دادن به پیامهای معنوی تأکید دارد.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مضامین عرفانی عمیق و نمادین است که درک آن به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۳۷۳
هم عفی الله نی که ما را مرحبائی میزند
عارفانرا در سر اندازی صلائی میزند
آشنایانرا ز بی خویشی نشانی میدهد
بینوایانرا ز بی برگی نوائی میزند
اهل معنی را که از صورت تبرا کردهاند
هر نفس در عالم معنی ندائی میزند
میسراید همچو مرغان سرائی وز نفس
هر دم آتش همچو باد اندر سرائی میزند
همچو نی گر در سماعت خرقه بازی آرزوست
دامن آنکس بچنگ آور که نائی میزند
یکنفس با او بساز ار ره بجائی میبری
همدم او باش کوهم دم ز جائی میزند
گر نئی بیگانه خواجو حال خویش از نی شنو
زانکه آن دلخسته هم دم ز آشنائی میزند
عارفانرا در سر اندازی صلائی میزند
آشنایانرا ز بی خویشی نشانی میدهد
بینوایانرا ز بی برگی نوائی میزند
اهل معنی را که از صورت تبرا کردهاند
هر نفس در عالم معنی ندائی میزند
میسراید همچو مرغان سرائی وز نفس
هر دم آتش همچو باد اندر سرائی میزند
همچو نی گر در سماعت خرقه بازی آرزوست
دامن آنکس بچنگ آور که نائی میزند
یکنفس با او بساز ار ره بجائی میبری
همدم او باش کوهم دم ز جائی میزند
گر نئی بیگانه خواجو حال خویش از نی شنو
زانکه آن دلخسته هم دم ز آشنائی میزند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.