هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از خواجوی کرمانی، به زیباییهای معشوق و حالات عاشق اشاره دارد. شاعر از نادیده گرفته شدن توسط معشوق شکایت میکند، اما همچنان به شیرینی و جذابیت او اعتراف میکند. همچنین، به موضوعاتی مانند خودبینی، عشق و معرفت پرداخته شده است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به دانش ادبی پایه دارد.
غزل شمارهٔ ۴۰۱
پری رخان که برخ رشک لعبت چینند
چه آگه از من شوریده حال مسکینند
اگر چه زان لب شیرین جواب تلخ دهند
ولی بگاه شکر خنده جان شیرینند
بخویشتن نتوان دید حسن و منظر دوست
علی الخصوص کسانی که خویشتن بینند
کنون ز شکر شیرین چه برخورد فرهاد
که خسروان جهان طالبان شیرینند
مگر تو فتنه نخیزی و گرنه ز اهل نشست
اگر چه همچو کبوتر اسیر شاهینند
ز چین زلف تو آگاه نیستند آنها
کاسیر طرهٔ خوبان خلخ و چینند
مقامران محبت که پاک بازانند
کجا ز عرصهٔ مهر تو مهره بر چینند
نظر بظاهر شوریدگان مکن خواجو
که گنج معرفتند ار چه بیدل و دینند
چه آگه از من شوریده حال مسکینند
اگر چه زان لب شیرین جواب تلخ دهند
ولی بگاه شکر خنده جان شیرینند
بخویشتن نتوان دید حسن و منظر دوست
علی الخصوص کسانی که خویشتن بینند
کنون ز شکر شیرین چه برخورد فرهاد
که خسروان جهان طالبان شیرینند
مگر تو فتنه نخیزی و گرنه ز اهل نشست
اگر چه همچو کبوتر اسیر شاهینند
ز چین زلف تو آگاه نیستند آنها
کاسیر طرهٔ خوبان خلخ و چینند
مقامران محبت که پاک بازانند
کجا ز عرصهٔ مهر تو مهره بر چینند
نظر بظاهر شوریدگان مکن خواجو
که گنج معرفتند ار چه بیدل و دینند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.