هوش مصنوعی:
این شعر از خواجوی کرمانی، بیانگر درد و رنج شاعر از فراق و دوری است و درخواست او برای توجه و یاری از معشوق یا خداوند. شاعر با استفاده از استعارهها و تشبیههای زیبا، مانند تشنگی در بیابان غم و عندلیب گلستان فقر، احساسات خود را بیان میکند و از مخاطب میخواهد که از او دریغ نورزد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات خاص ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۴۸۵
مسیح وقتی ازین خسته دم دریغ مدار
ز پا در آمدم از من قدم دریغ مدار
ورم قدم بعیادت نمینهی باری
تفقدی بزبان قلم دریغ مدار
بساز با من دم بسته و کلید نجات
از این مقید دام ندم دریغ مدار
اگر دریغ نداری نظر ز خسته دلان
ازین شکستهٔ دلخسته هم دریغ مدار
به عزم کعبهٔ قربت چو بستهایم احرام
ز ما سعادت وصل حرم دریغ مدار
بشادمانی ارت دست میدهد آبی
ز تشنگان بیابان غم دریغ مدار
نوای پردهسرایان بزمگاه وجود
ز ساکنان مقام عدم دریغ مدار
اگر شفا نفرستی بخستگان فراق
ز بستگان ارادت الم دریغ مدار
چو عندلیب گلستان فقر شد خواجو
ازو شمامهٔ باغ کرم دریغ مدار
ز پا در آمدم از من قدم دریغ مدار
ورم قدم بعیادت نمینهی باری
تفقدی بزبان قلم دریغ مدار
بساز با من دم بسته و کلید نجات
از این مقید دام ندم دریغ مدار
اگر دریغ نداری نظر ز خسته دلان
ازین شکستهٔ دلخسته هم دریغ مدار
به عزم کعبهٔ قربت چو بستهایم احرام
ز ما سعادت وصل حرم دریغ مدار
بشادمانی ارت دست میدهد آبی
ز تشنگان بیابان غم دریغ مدار
نوای پردهسرایان بزمگاه وجود
ز ساکنان مقام عدم دریغ مدار
اگر شفا نفرستی بخستگان فراق
ز بستگان ارادت الم دریغ مدار
چو عندلیب گلستان فقر شد خواجو
ازو شمامهٔ باغ کرم دریغ مدار
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.