هوش مصنوعی: این شعر از شادی‌های زندگی مانند وصلت یار، فصل بهار، نغمه‌های بلبل، گل‌ها، شراب و موسیقی سخن می‌گوید. شاعر آرزو می‌کند که غم‌ها از بین بروند و شادی جایگزین آن‌ها شود. همچنین، او از عشق و وابستگی به یار می‌گوید و تمایل دارد از دنیای مادی فاصله بگیرد و به معنویات بپردازد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره‌هایی به شراب و مستی وجود دارد که مناسب سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۴۹۶

ای خوشا وصل یار و فصل بهار
نغمهٔ بلبل و گل و گلزار

شب و شمع و شراب و نالهٔ چنگ
لب ساقی و جام نوشگوار

کاشکی گل نقاب بگشودی
تا بکندی ز غصه دیدهٔ خار

گر برآرم فغان به صد دستان
گل صد برگ را چه غم ز هزار

غم نبودی ز غم اگر ما را
شادی روی او شدی غمخوار

گر چه دینار نیک بختانراست
بندهٔ شادیند صد دینار

در میان او فتاده‌ام چو کمر
تا کی افتم از این میان بکنار

در خمارم چو چشمت ای ساقی
خیز و دفع خمار من ز خم آر

ترک نقش و نگار کن که شوی
محرم سرصنع نقش و نگار

گو برد سر که جان خواجو را
سر یارست و جسم را سر دار

بگذر از دار و قصهٔ منصور
لیس فی الدار غیرکم دیار
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.