هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که بر پایه‌ی تسلیم و عشق بی‌قید و شرط به معشوق و پذیرش هر آنچه از او می‌آید، بنا شده است. شاعر از مفاهیمی مانند عشق، فداکاری، تسلیم، و رهایی از خودخواهی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که عاشق واقعی باید بدون انتظار و شرط، تمام وجودش را به معشوق بسپارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند فداکاری مطلق و تسلیم در عشق نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۱۵

بیدلی گردل ز دلبر برنگیرد گومگیر
عاشقی را گر ملامت در نگیرد گو مگیر

گر ز دست او دلم از پا درآید گو درآی
ور ز پای او سرم سر برنگیرد گو مگیر

پادشاهی با گدائی گر نسازد گومساز
خود پرستی دست مستی گر نگیرد گو مگیر

آنکه در ملک ملاحت کوس شاهی می‌زند
گر گدائی را به چیزی بر نگیرد گو مگیر

هر که نتواند سر اندر پای جانان باختن
گر حدیث خنجرش در سر نگیرد گومگیر

و آنکه او در عالم معنی ز دلبردور نیست
گر بصورت دامن دلبر نگیرد گومگیر

بلبل بی دل که بی گل خار خارش می‌کند
گر بترک لالهٔ احمر نگیرد گو مگیر

پیر ما را گر به خلوت با جوانی سرخوشست
گر جز این ره مذهبی دیگر نگیرد گو مگیر

بیدلی گر سر بشیدائی برآرد گو برآر
گمرهی گر عقل را رهبر نگیرد گو مگیر

خاجو آنساعت که جانبازان سراندازی کنند
گر تهی دستی بترک سرنگیرد گو مگیر
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.