هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، دعوتی به باده‌نوشی و شادی در سپیده‌دم است. شاعر از زیبایی‌های طبیعت در صبحگاه، مانند غنچه‌ها و مرغان سحرخیز، سخن می‌گوید و از معشوق و جذابیت‌های او یاد می‌کند. همچنین، به موضوع عشق و مستی عشق اشاره دارد و از توبه و پرهیز دوری می‌جوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی، عشق و باده‌نوشی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به توضیح و درک عمیق‌تر داشته باشد. همچنین، برخی از اشارات شعری ممکن است برای کودکان و نوجوانان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۳۱

نشست شمع سحر ای چراغ مجلسیان خیز
بیار باده و بشنو نوای مرغ سحرخیز

سپیده نافه گشایست و باد غالیه افشان
شراب مشک نسیمست و مشک غالیه آمیز

کنون که غنچه بخندید و باد صبح برآمد
بگیر داد صبوحی ز بادهٔ طرب انگیز

چراغ مجلس مستان ز شمع چهره برافروز
ز بهر نقل حریفان شکر ز پسته فرو ریز

مرا که خال تو فلفل فکنده است برآتش
چرا ز غالیه دلبند می‌کنی و دلاویز

برون ز شکر شیرین سخن مگوی که فرهاد
به نیم جو نخرد خسروی ملکت پرویز

بسوز مجمر و دود از دل عبیر برآور
بساز بربط و آتش ز جان عود برانگیز

بگیر سلسلهٔ زلف دلبران سمن رخ
برآر شور ز یاقوت شاهدان شکرریز

مرا مگوی که پرهیز کن ز میکده خواجو
که مست عشق نداند حدیث توبه و پرهیز
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.