هوش مصنوعی: شاعر در این غزل، عواطف عمیق عاشقانه خود را با استفاده از تصاویر طبیعی و استعاره‌های زیبا بیان می‌کند. او از بوی معشوق، قدح لاله پر از خون جگر، سرو و گل، طوطی خط معشوق، پسته تنگ و خیال نرگس‌گونه‌اش سخن می‌گوید. شاعر همچنین از گیسوی معشوق، ابروی کمان‌گونه‌اش، و دل سوخته خود یاد می‌کند و در نهایت، فغان دل خود را به فلک می‌رساند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مضامین عاشقانه عمیق و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'قدح لاله پر از خون جگر' و 'دل سوخته' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۶۳۹

در چمن دوش ببوی تو گذر می‌کردم
قدح لاله پر از خون جگر می‌کردم

پای سرو از هوس قد تو می‌بوسیدم
در گل از حسرت روی تو نظر می‌کردم

سخن طوطی خطت به چمن می‌گفتم
نسبت پسته تنگت بشکر می‌کردم

چشم نرگس به خیال نظرت می‌دیدم
وانگه از ناوک چشم تو حذر می‌کردم

چون صبا سلسلهٔ سنبل تر می‌افشاند
یاد آن گیسوی چون عنبر تر می‌کردم

هر زمانم که نظر بر رخ گل می‌افتاد
صفت روی تو با مرغ سحر می‌کردم

چون کمانخانهٔ ابروی تو می‌کردم یاد
تیرآه از سپر چرخ بدر می‌کردم

مشعل مه بدم سر فرو می‌کشتم
شمع خاور ز دل سوخته بر می‌کردم

چون فغان دل خواجو بفلک بر می‌شد
کار دل همچو فلک زیر و زبر می‌کردم
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.