هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که به مضامینی مانند عشق، رنج عاشق، رازداری، و ارزش دوستی و همراهی میپردازد. شاعر از درد عشق، ناگفتهگذاشتن اسرار، و اهمیت وفاداری سخن میگوید. همچنین، به مفاهیمی مانند دنیا و آخرت در راه عشق و جاودانگی عشق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۷۴۵
بسی خون جگر دارد سر زلف تو در گردن
ولی با او چه شاید کرد جز خون جگر خوردن
قلم پوشیده میرانم که اسرارم نهان ماند
اگر چه آتش سوزان به نی نتوان نهان کردن
مزن بلبل دم از نسرین که در خلوتگه رامین
چو ویس دلستان باشد نشاید نام گل بردن
مگو از دنیی و عقبی اگر در راه عشق آئی
که مکروهست با اصنام رو در کعبه آوردن
ورع یکسو نهد صوفی چو با مستان در آمیزد
بحکم آنکه ممکن نیست پیش آتش افسردن
مراد از زندگانی چیست روی دلبران دیدن
حیات جاودانی چیست پیش دوستان بودن
اگر لیلی طمع بودش که حسنش جاودان ماند
دل مجروح مجنون را نمیبایستش آزردن
هواداران بسی هستند خورشید درخشانرا
ولیکن ذره را زیبد طریق مهر پروردن
نگفتی بارها خواجو که سر در پایش اندازم
ادا کن گر سری داری که آن فرضیست برگردن
ولی با او چه شاید کرد جز خون جگر خوردن
قلم پوشیده میرانم که اسرارم نهان ماند
اگر چه آتش سوزان به نی نتوان نهان کردن
مزن بلبل دم از نسرین که در خلوتگه رامین
چو ویس دلستان باشد نشاید نام گل بردن
مگو از دنیی و عقبی اگر در راه عشق آئی
که مکروهست با اصنام رو در کعبه آوردن
ورع یکسو نهد صوفی چو با مستان در آمیزد
بحکم آنکه ممکن نیست پیش آتش افسردن
مراد از زندگانی چیست روی دلبران دیدن
حیات جاودانی چیست پیش دوستان بودن
اگر لیلی طمع بودش که حسنش جاودان ماند
دل مجروح مجنون را نمیبایستش آزردن
هواداران بسی هستند خورشید درخشانرا
ولیکن ذره را زیبد طریق مهر پروردن
نگفتی بارها خواجو که سر در پایش اندازم
ادا کن گر سری داری که آن فرضیست برگردن
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.