هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که بر اهمیت حفظ ارتباط با اهل معرفت، پذیرش رنج‌های عشق الهی، و دوری از تظاهر و سالوس تأکید دارد. شاعر توصیه می‌کند که در مسیر فنا و بقا گام برداریم، از تعلقات دنیوی بگذریم، و به دنبال حقیقت باشیم. همچنین، بر ارزش صبر در هجران و وفاداری به عشق الهی تأکید شده است.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر دارند و ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشند.

غزل شمارهٔ ۸۱۱

ای پسر دامن اهل قدم از دست مده
ورت از دست بر آید کرم از دست مده

چون کسی نیست که با او نفسی بتوان برد
برو و همدم خود باش و دم از دست مده

در فنا محو شو و گنج بقا حاصل کن
بگذر از ملک وجود و عدم از دست مده

شادی وصل اگرت دست نخواهد دادن
هجر را باش و سر کوی غم از دست مده

اگر از توبه و سالوس ندامت داری
با ندیمان بسر آر و ندم از دست مده

خرقه از پیرمغان گیر و گرت دست دهد
کنج بتخانه و روی صنم از دست مده

چون یقینی که همه ملکت جم بر بادست
پشت پائی بزن و جام جم از دست مده

یار اگر طالب درد تو بود درمان چیست
از دوا روی بتاب و الم از دست مده

گر چه آن خسرو خوبان ندهد داد کسی
خاک برسر کن و پای علم از دست مده

وگر از پای فتادی و نشد کارت راست
آن سر زلف پر از پیچ و خم از دست مده

چون شدی معتکف کعبه قربت خواجو
در طواف آی و حریم حرم از دست مده
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.