هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از خواجوی کرمانی، مخاطب را از خودپرستی و تعلقات دنیوی برحذر می‌دارد و او را به فنا در راه خدا و رسیدن به حقیقت دعوت می‌کند. شاعر با اشاره به مفاهیمی مانند درد و درمان، رنج و شفا، و استفاده از نمادهای عرفانی مانند کعبه و خرابات، بر ضرورت تجربه‌ی رنج برای رسیدن به کمال تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از نمادهای پیچیده در این شعر، درک کامل آن را برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار می‌سازد. همچنین، برخی از مضامین مانند فنا و بقا نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۸۳۳

خود پرستی مکن ار زانکه خدا می‌طلبی
در فنا محو شو ار ملک بقا می‌طلبی

خبر از درد نداری و دوا می‌جوئی
اثر از رنج ندیدی و شفا می‌طلبی

ساکن دیری و از کعبه نشان می‌پرسی
در خرابات مغانی و خدا می‌طلبی

کارت از چین سر زلف بتان در گرهست
وین عجبتر که از آن مشک ختا می‌طلبی

اگر از سرو قدان مهر طمع می‌داری
از بن زهر گیا مهر گیاه می‌طلبی

خبر از انده یعقوب نداری و مقیم
بوی پیراهن یوسف ز صبا می‌طلبی

کی دل مرده‌ات از باد صبا زنده شود
نفس عیسوی از باد هوا می‌طلبی

دردی درد کش ار زانکه دوا می‌خواهی
باده صاف خور ار زانکه صفا می‌طلبی

خیز خواجو که در این گوشه نوا نتوان یافت
بسپاهان رو اگر زانکه نوا می‌طلبی
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.